Freitag, 23. Oktober 2009

مادری که نوزاد مرده اش را زنده میکند

این کلیپ را ببینید . واقعا کار طبیعت حیرت آور است .

چه کسی به این مادر یاد داده است که چگونه میتواند فرزند مرده تازه به دنیا آورده اش را زنده کند .

او بادرد بسیار بچه را به دنیا می آورد اما متوجه می شود که او نفس نمی کشد. ابتدا با لگد هایش اما با احتیاط

به او شوک میدهد . و فریاد می زند که بیدار شو .

بعد فکر میکند که شاید راه دماغش بسته است .چرا که این نوزاد فقط میتواند از راه دماغش تنفس کند

و بقیه اش را باید ببینید......


http://www.youtube.com/watch?v=2PMR2f12ye0

گلسرخی که مثه هر کسی نیست

رهایی از کار های به یاد ماندنی داریوش است . که اگر آهنگش شاید کپی پیانوی زیبای کار یک نوازنده ناشناس خارجی بود.

اما شعرش کار قشنگی بود (از مسعود امینی).

این ترانه ابتدا به این شکل به بازار آمد.> کفتر کشته که پروندن نداره/ کتاب کهنه که خوندن نداره.....و...

تا می رسید به اینجا که :

گلسرخی که مثه هرکسی نیست

حرف اون که مثل حرف کسی نیست

شعر اون حرف قشنگه رفتنه

حرف اون تا دنیا دنیاست گفتنه...

و بقیه اش که یادم نمی آید...

داریوش با این ترانه دچار مشکل شد و مجبور شد که متن ترانه را سانسور کند. به این شکل که حالا وجود دارد .


بوی گلپر مثال اطلسی نیست
حرفای من مثل حرف کسی نیست
شعر من حرف قشنگ رفتنه
حرف حق تا دنیا دنیاست گفتنه

و دیگر هم هیچگاه راجع به این موضوع جایی صحبتی به میان نیاورد.

من این اجرای اولیه را داشتم . روی یک کاست . اما.. گم شد . دزدیدند. نمیدانم چه شد.

من همیشه فکر میکردم شاید داریوش یکبار دیگر این ترانه را به سبک اجرای اولش خواهد خواند . اما تاکنون که

نخوانده ... شاید به خاطر کپی رایت آهنگه است که دیگه این را تو برنامه هاش اجرا نمی کنه.

کفتر کشته پروندن نداره
رو خاک و خونا کشوندن نداره
کفتر کشته پروندن نداره
کتاب کهنه که خوندن نداره
داره از تنهایی گریم میگیره
توی این شهر دیگه موندن نداره
داره از تنهایی گریم میگیره
توی این شهر دیگه موندن نداره
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟
مرغ پر بسته که کشتن نداره
وقتی کشتی دیگه گفتن نداره
از یه دریچه تاریک و سیاه
پای پیر و خسته دیدن نداره
اگه تو باغچه فقط یه گل باشه
گل اون باغچه که چیدن نداره
هر درختی که یه روزی پیر میشه
اونو از ریشه سوزوندن نداره
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟
فصل مردن واسه من کی میرسه؟ وقت پرواز من از این قفسه
از من در به در اینجا چی میخواید
بگیرید اگر چه مست از نفسه
بوی گلپر مثال اطلسی نیست
حرفای من مثل حرف کسی نیست
شعر من حرف قشنگ رفتنه
حرف حق تا دنیا دنیاست گفتنه
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟
کی میشه که من و تو ما بشیم و رها بشیم؟

Donnerstag, 8. Oktober 2009

گلوله ها

وقتی گلوله ها ز ره دور می رسند
تا در قلوب ما آشیان کنند
دست من و تو
میامیزند
چون شاخه گلسنگ ها به هم.....

راستش میخواستم یک جوری شروع کنم . این شعر به یادم آمد.
آنوقت ها زمزمه اش میکردیم
الان همه اش یادم نیست .
اما شروع اش حتما اینطور بود .
و.... ببینم که بعدش جه می شود...